Quantcast
Channel: حجم های رنگی
Viewing all articles
Browse latest Browse all 10

بخت آرام و زمان رام..

$
0
0

میخواهم آنقدر از خوشبختی هایم بنویسم که یادم برود قبلن ها چه بوده وچه شده . میخواهم بگویم اینقدر از الانم راضی ام با این لباس گشادی که هیچ وقت نمیپوشیدمش ،اینقد راضی ام از صدای قرچ خردشدن اسمارتیز صورتی زیر دندان نیشم ، اینقدر خوشحالم ازاینکه امروز صبح با مامان _که همیشه پایه تصمیمهای من هست_ رفتیم پارک وانقدرعمیق نفس کشیدیم که درختها کج شدند طرفمان ،طوطیهای درختهای بلند پارک جغ وویغ میکردند بالای سرمان،آنقدر خندیدیم به متلکها که من خیره شدم به مامان که همیشه باشنیدن این خزعبلات عاصی میشد و اخمالو. ولی امروز .. همه چیز فرق میکرد . امروز خوشبختی به من چشمک میزد و من بلندمیخندیدم که آره .. میبینمت هستی پیشم.. بی بهانه .

* فرق کرده ام ... صدای داریوش دارد مرا سرحال میآورد ، به جای آنکه وقتی میگوید"اینجا بجز دوری تو چیزی بمن نزدیک نیست " بغ کنم برم تو خودم.

* *همیشه وقتی میشنیدمش حسودیم میشد به آن "مریم"ی که اینقدر برایش عزیز بود.. روحش شاد.

 

 

 


Viewing all articles
Browse latest Browse all 10

Latest Images

Trending Articles





Latest Images